یکی از معضلات بزرگی که این روزها سازمانها و کسبوکارهای گوناگون با آن مواجه هستند، عدم توجه به معماری اصولی سیستمهای IT بهویژه در مباحث زیرساختی است. طراحی نامناسب که اکثراً توسط افراد غیر حرفهایی با دانش ناکافی یا بهواسطه سودجویی برخی افراد از قبیل فروشندگان محصولات IT، یا منافع شخصی افراد درون سازمان و یا تعجیل بیش از حد مدیران در راهاندازی سرویسهای جدید، بدون در نظر گرفتن نیازمندیهای واقعی و پیش بینیهای آتی انجام میشود که باعث افزایش هزینههای سازمان شده یا باعث عدم کارایی مناسب و ایجاد مشکلات جانبی میشود.
معماری اصولی میبایست ابتدا با سنجش نیازمندیهای واقعی از قبیل سرویسهای موردنیاز، میزان بار کاری، نوع و اهمیت کسبوکار، پیش بینی میزان توسعه کسبوکار در طول زمان، بودجه و سیاستهای سازمانی با بینش آیندهنگری و رویکرد کاهش TCO انجام پذیرد. یکی از اشتباهات رایجی که معمولاً توسط افراد فنی درون سازمان رخ میدهد انتخاب یک محصول سخت افزاری یا نرم افزاری از یک vendor خاص به عنوان راهکار میباشد. حال آنکه طراحی و معماری یک سیستم و انتخاب راهکار، مبنای انتخاب محصول و برند سازنده است.
معمولاً طراحان و معماران راهکارهای فناوری اطلاعات، اشراف کاملی بر راهکارها، محصولات و تکنولوژی روز دنیا را دارند و از سویی قادر به درک صحیح نیازمندیهای سازمانها و انطباق آن با راهکارها و محصولات مناسب با آن میباشند که آنان را قادر به ارایه راهکارهای جامع و بهصرفه میسازد. بر همین اساس میتوان نقش و جایگاه ویژه معماران راهکارهای IT را در سازمانها تبیین نمود. بهتر است سازمانها و کسبوکارها قبل از تصمیم به خرید یا انتخاب محصولات IT، نیازمندیهای خود را با مشاوران و معماران راهکارها در میان بگذارند.
امیر باقری – فروردین ۱۴۰۱