مقایسه فرهنگ Low Context با High Context
تفاوت فرهنگی بین کشورهای مختلف یکی از مهمترین مباحثی است که میبایست به آن توجه ویژه شود. مهم نیست که روابط بین دو فرد عادی را مورد بحث قرار دهیم یا دو شرکت بسیار بزرگ یا حتی دو رئیس جمهور را. در تمام این موارد این تفاوت فرهنگی خود را نشان داده و در صورت عدم توجه دو طرف، احتمالاً باعث ایجاد مشکلات بزرگی میشود. جوامع مختلف از نظر فرهنگی در دو دستهبندی Low Context و High Context قرار میگیرند. این که کدام کشورها در کدام دستهبندی قرار میگیرند و هر دستهبندی دارای چه ویژگیهایی است، بحث بسیار مهمی است. بهخصوص در مذاکرات بین دو طرف، باید از قبل این موضوع را مشخص کنیم و بعد وارد مذاکره شویم. این اصطلاحها با توجه به ارتباطی که در بین افراد در جوامع مختلف وجود دارد و لحنی که افراد برای رساندن مقصود خود در روابط روزمره از آن استفاده میکنند، تعریف میشوند. در ادامه با اکتوبیت همراه باشید تا به بررسی بیشتر این دو فرهنگ و ویژگیهای هر کدام بپردازیم.
فرهنگ High Context چیست؟
میتوان از اصطلاح “زمینه محور” یا “رابطه محور” برای عبارت انگلیسی High Context استفاده کرد. در این دسته از جوامع، سنتها و روابط نقش اصلی را ایفا میکنند. در هنگام مکالمه در این دسته از جوامع، پیامها بهصورت ضمنی و در لفافه منتقل میشوند و از صراحت لازم برخوردار نیستند. حتی در بسیاری از مواقع افراد ترجیح میدهند به صورت غیرمستقیم پیام خود را به دیگری برسانند و از برخورد مستقیم اجتناب میکنند. زمینه سازی برای گفتن یک مطلب و گفتن مطلب اصلی با طعنه و کنایه، در این گروه بسیار رایج است. در این دسته، استقلال خیلی مفهوم خاصی ندارد و افراد احساس بسیار قوی برای داشتن مسئولیت در نگهداری از خانواده خود را دارند.
حتی در بحث توجه به زمان نیز این گروه دارای تفاوتهایی با گروه دوم است. دیر رسیدن به محل کار و یا جلسات و همچنین عدم توجه به ضرب الاجلها (Deadlines) یکی از ویژگیهای فرهنگ high Context است.
احتمالاً با خواندن ویژگیهای بالا بتوانید بسیاری از کشورهایی که در این دسته قرار میگیرند را نام ببرید. کشورهای عربی و خاورمیانه از جمله ایران، کشورهای شرق آسیا مانند ژاپن و چین، کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و حتی کشور ایتالیا در قاره اروپا در دستهی High Context قرار میگیرند. شاید بتوان گفت که بیشتر از هفتاد درصد کشورهای دنیا در این دسته هستند.
فرهنگ Low Context چیست؟
میتوان از اصطلاح “محتوا محور” یا “وظیفه محور” برای عبارت انگلیسی Low Context استفاده کرد. در این دسته، سنتها و روابط نقش بسیار کم رنگی دارند و عموماً از محیط اطراف تاثیر نمیگیرند. افراد در انتقال پیامهای خود از صراحت لازم برخوردارند و همیشه بهصورت مستقیم، صریح، موجز و بدون هیچگونه حاشیهای به سراغ بیان اصل مطلب میروند. استقلال و فردگرایی دو مفهوم بسیار مهم در این دسته به حساب میآیند و هر شخص به طور خاص مسئولیت نگهداری از خود را دارد تا دیگری. به همین دلیل است که در این دسته، افراد از سن خاصی به دنبال استقلال و جدایی از خانواده میروند.
این گروه بر خلاف دستهی قبلی به زمان، اهمیت بسیار زیادی میدهند. رد شدن از ضرب الاجلها برای آنها بسیار عجیب و غیرقابل درک است. در اصطلاح، بسیار On-time هستند و از شما نیز چنین انتظاری دارند.
کشورهای آمریکای شمالی مانند ایالات متحده و کانادا، اکثر کشورهای اروپایی مانند کشورهای اسکاندیناوی، آلمان، فرانسه، انگلیس و حتی استرالیا در دستهی Low Context قرار میگیرند.
نحوه ارتباط بین دو گروه
تا اینجا تفاوت فرهنگی عمیق بین این دو دسته را مطالعه نمودید. حال به راحتی میتوان تصور کرد که این تفاوت فرهنگی تا چه حد میتواند موجب بدفهمی در روابط میان افراد تربیتیافته در این دو فرهنگ باشد و در مواقعی به تقابل فرهنگی (Cross-Cultural) تبدیل میشود. حتی در تعاملات سیاسی بین دو کشور که هر کدام در یکی از این دستهبندیها قرار میگیرند، این اختلاف فرهنگی ممکن است باعث تحمیل هزینههای زیادی به دو طرف گردد.
برای مثال ممکن است شخصی با فرهنگ Low Context در جوامع High Context بسیار پررو و گستاخ به نظر برسد چرا که به صورت مستقیم و صریح نظر خود را میدهد. اگر موضوعی را متوجه نشود، تعداد قابل توجهی سوال میپرسد و یا در صورت نیاز، به صورت مستقیم با سایرین مقابله میکند و روابط را کاملاً نادیده میگیرد.
در مثالی برعکس، ممکن است شخصی از گروه High-Context در جوامع Low-Context بسیار مبهم، رازآلود و غیرپایبند به برنامه و زمان به نظر برسد، چرا که مثلاً نمیتواند به تنهایی تمام کارهایش را انجام دهد. ممکن است برای دیگران، بهایی که این شخص به روابط میدهد قابل درک نباشد و عجیب به نظر برسد.
نتیجهگیری
آگاهی از ویژگیهای فرهنگ ملی و مورد ملاحظه قرار دادن این خصوصیات در تعامل با کشورها و فرهنگهای دیگر میتواند مانع بروز بدفهمی و تقابل در عرصه روابط شود. پس در مذاکرات، دانستن اینکه افراد از کدام کشورها هستند میتواند ما را به درک بهتر از آنها و جلوگیری از تقابل فرهنگی کمک کند.
امید مرادی – فروردین ۱۴۰۱